جدیدترین محصولات
  1. جواهربازار
  2. پرسش و پاسخ
  3. خاطره نویسی

قطع آب

جستجو دربین پرسش و پاسخ‌ها
کد موضوع42657
تصویر کاربری
#1ارسال '16:4 1396/4/21

عرفان ورعی|تهران / تهران

پست‌ها 20
ماه رمضان که گذشت من به خیال اینکه بطری آب در یخچال گذاشتم ،سحری راکه خوردیم دیگه داشت آخر های دعا سحر را میخوان که من رفتم سراغ یخچال که آبی که گذاشته بودم بخورم که دیدم ای دل غافل قبل از من پسر خوب زد تو گوشش و حتی یک قطره هم برای خودم نزاشته بود بطری خالی تو یخچال منم با عصبانیت گفتم این آبی که گذاشتم داخل یخچال کی خورده که هیچکی چیزی نگفت من هی تکرار میکردم باز هیچکی چیزی نگفت که مادرم گفت حالا هر کی خورده برو آمد از شیر بخور الان اذان میدن منم بدو رفتم طرف شیر آب که ای داد بیداد آب قطع بود منم گفتم مامان آب قطع است چیکار کنمالان اذن میدن من تا ساعت 9 شب چیکار کنم هیچی دیگه سحری ام ماکارونی بوداین قدر تشنه بودم تا افطار من از تشنکی صد دفعه مردمو زنده شدم و تنها خاصیتی که داشت فهمیدم امام حسین چی کشید اونم بازم بیشتر چون من تو خونه جلوی کولر و آن بزرگوار در صحرای کربلا و جنگ یکم تونستم درک کنم چی کشید هی دائم با خودم میگفتم فدای لب تشنه ات بشم حسین چی کشیدیاز اون طرف پدرم میگفتم خوب حالا تو هم انکار سه روزه آب نخورده ومن لحظه شماری برای افطار شدن
تصویر کاربری
#2ارسال '19:56 1396/5/21

محمد امین دلاوری جهرمی|فارس / جهرم

پست‌ها 30
افرین نمرت بیسته

ارسال پاسخ

کد امنیتی»»