جدیدترین محصولات
  1. جواهربازار
  2. پرسش و پاسخ
  3. خاطره نویسی

ماشالله

جستجو دربین پرسش و پاسخ‌ها
کد موضوع42782
تصویر کاربری
#1ارسال '14:22 1396/5/4

آمنه حق پرست|مازندران / ساری

پست‌ها 15
یه روز با یکی از دوستام تو سالن دانشگاه داشتیم رد میشدیم که یه بچه ی خیلی خیلی ناز رو دیدیم با مادرش اومده بود !
نمی دونید چه عروسکی بود این بچه!
کلی ذوق زده شدیم از دیدن زیبایی این بچه . به دوستم گفتم واای چه بچه خوشگلی ماشالله و همون لحظه هم برای محکم کاری بیشتر، با تمام قوا زدم به تخته. اما چه تخته ای؟!؟!

بله تخته مزبور در یک کلاس بود بعد از انجام این کار تازه متوجه شدم با تمام قدرت درب یک کلاس در زدم ! از شیشه ی در داخل رو نگاه کردم! دیدم استاد و حدود 40 - 50 دانشجو دارن به در نگاه میکنن
اون لحظه موندم چه کنم و فرار و برقرار ترجیح دادیم

ارسال پاسخ

کد امنیتی»»